PLC یا میکروکنترلر؟ کدام یک برای هوشمند سازی بهتر است؟

مقدمه

دوستانی که در عرضه های فنی کار می کنند، همیشه می خواهند از کاری که کردند دفاع کنند؛ و کار درستی هم هست!! بالاخره زحمت کشیدند و از فکر خود باید دفاع کنند.

نکته قابل توجه در محصولات این است که، محصول ما قرار نیست بازار ما را رهبری کند؛ آنچه که قرار است بازار ما را رهبری کند، ویژگی های محصول ما است که منجر به این می شود که نیاز های مشتری ما پاسخ داده شود.

برای مثال؛ یکی از مباحث بسیار مهمی که در چند وقت گذشته مطرح شده و قبلا هم بوده؛ این است که سیستم های کنترلی که از دستگاه های PLC استفاده می کنند سیستم های بهتری هستند یا سیستم های که از میکروکنترلرها یا هر نوع پردازنده قابل برنامه ریزی استفاده می کنند؟ کدام یک از اینها بهتر است؟!

در جواب باید گفت که؛ هر کدام از این سیستم ها برای جایی ساخته شده اند.

گرچه این سوالات برای افرادی که رشته های برق و سخت افزار می خوانند، خیلی زیاد پیش می آید و معمولا در دانشگاه ها هم بسیار به این موضوع پرداخته می شود.

افرادی که به سمت یادگیری و کار کردن با پی ال سی می روند و افرادی که تمرکز خود را بر روی برنامه نویسی میکروکنترلر می گذارند.

 

PLC یا میکروکنترلر

 

بریم سراغ این سوال قدیمی ؟!

برای مشتری شما کارکرد، پایداری و انعطاف پذیری سیستم و مقیاس پذیری سیستم شاید مهم باشد، حال به این موضوع بپردازیم که کدام یک از این سیستم ها می تواند شرایط بهتری را برای ما ایجاد کند؟!

جواب این سوال به این بستگی دارد که؛

 ما چه چیزی را در چه جایی و چگونه می خواهیم کنترل کنیم؟

برای مثال؛ وقتی که یک پروژه ای داریم که این پروژه یا کار، قرار است به صورت محلی یا اختصاصی برای ما طراحی و ساخته شود مانند: یک کارگاه که قرار است یک خط تولید باز کوچک یا بزرگ راه اندازی شود و می خواهم یک سیستم اتوماسیون برای این خط تولید داشته باشم. 

خط تولید ذکر شده از اجزا مختلفی مانند: موتور ها و سنسور های مختلف تشکیل شده است، برای مانیتورینگ و کنترل بهتر نیاز به یک سیستم کنترلی است.

در این قسمت به بازار مراجعه می کنم و سیستم کنترلی مناسب برای این کار پیدا نمی کنم، در اینجا دو راه حل وجود دارد؛ استفاده از PLC ها یا استفاده از میکروکنترلر ها.

در اینجا به تحلیل راه حل دوم میپردازیم:

می خواهم یک سیستم میکروکنترلری طراحی کنم؛ در اولین مرحله باید به طراحی سیستم بپردازم، در مرحله بعد به طراحی برد های الکترونیکی، سپس اشکال یابی بردهای الکترونیکی بپردازم، بعد از اینکه از ضرایبی مثل سنار یا ضریب سینگال به نویز یا دیگر شرایطی که در طراحی یک برد الکترونیکی مد نظر است، مطمئن شدم به سراغ برنامه نویسی کردن میروم. اجزاء، ساختار، اینترفیس ها را نیز برنامه نویسی میکنم و در نهایت اون سیستم را میسازم.

این پروژه بسیار طولانی و های ریسک می باشد که ممکن است در قسمت های مختلفی در دستگاه های کنترلی که آنجا ساخته شدند، برد الکترونیکی که ساخته شده، در شرایط مختلف دچار اشکال شود و … .

اما من می توانم از PLC ها استفاده بکنم، یک PLC زیمنس بخرم، پی ال سی هم یک قطعه است که یک میکروکنترلر روی آن تعبیه شده است، اینترفیس ها یا آنالوگ و دیجیتال روی آن قرار داده شده است که دیگر لازم به طراحی و ساخت آنها نیست، پس تنها به سراغ برنامه نویسی میروم.

برای چنین پروژه های پی ال سی ها بسیار مناسب و خوب می باشند و میتوانند به ما کمک کنند، اما فرض کنید که میخواهیم یک محصول تولید کنیم، محصول ما قرار است به یک گلخانه، دریاچه پرورش ماهی یا یک باغ یا مزرعه برود.

سیستمی میخواهد برود در محل های ذکر شده قرار بگیرد، اگر من بروم PLC بگیرم و در آن مکان قرار دهم، هزینه های تمام شده من افزایش پیدا میکند و من در فروش محصول باید دو نکته را در نظر بگیرم و مشتری های من این دو ویژگی برایشان مهم است:

توجه: محصول مورد نظر big product یا دارای بازار بزرگ می باشد و در واقع در یک بازار بزرگ تولید می شود.

  1. قیمت پایین
  2. ویژگی های انعطاف پذیری و مقیاس پذیری اون سیستم در سطح خوبی باشد

 برای مثال؛ اگر در مواقعی لازم بود که جای سنسور ها را عوض کنم، ورودی و خروجی ها را عوض کنم، در واقع تغییراتی در معماری ساختار بوجود بیاورم، با هزینه اضافی همراه نباشد تا بتوانم به راحتی اینکار را انجام دهم.

همچنین اگر قرار به گسترش کار شد؛ با هزینه اندک بتوان گسترش و تولید در تیراژ بالا را انجام داد.

 

در این قسمت به بررسی میکروکنترلر و PLC میپردازیم تا ببینم کدام یک بهتر میتوانند نکات ذکر شده را پیاده سازی کنند.

  • PLC ها دارای ساختار ثابتی می باشند ولی یک سیستم مبتنی بر میکروکنترلر می تواند ساختار ثابتی نداشته باشد.
  • توسعه دادن توسط پی ال سی ها، هزینه بیشتری دربر دارد. اساساً یک سیستم مبتنی بر PLC با یک سیستمی که مبتنی بر میکروکنترلر طراحی شده؛ شاید از لحاظ کارکرد در برخی مواقع متفاوت نباشد و کاملا مشابه عمل کنند اما از نظر قیمتی بسیار متفاوت هستند.

در مقایسه با هر نوع پی ال سی با نوع متناظر خودشان از نوع میکروکنترلر، به قیمت بسیار بالایی برخورد خواهید داشت.

زمانی که شما می خواهید تصمیم گیری کنید، باید به این نکته توجه کنید که چه مقدار از انعطاف پذیری و مقیاس پذیری و همچنین هزینه مد نظر می باشد.

زمانی که یک سیستم مبتنی بر میکروکنترلر طراحی می شود، بسیاری از نیاز های مشتری در آن دیده می شود. به عنوان مثال؛ در طراحی یک سیستم نیازمند ارتباط با اینترنت، پروتکل های ارتباطاتی، ورودی و خروجی های خاص برای اینترفیس هستیم.

در این حالت شما می توانید علاوه بر یک PLC ، مودم ، آر تی یو بخرید، با این حال ممکن است هر گونه ارتباطی را نتوانید در آن پیاده سازی کنید، همچنین جهت اضافه کردن یک سری ویژگی های خاص باید هزینه های زیادی را صرف کنید، اما در یک سیستم میکروکنترلری شما میتوانید تمامی امکانات مورد نظر خود را در یک بُرد ببینید، اما همانطور که بیان شد؛ اینکه سیستم میکروکنترلری در زمان بسیار دیرتری آماده می شود و برای کارهای پروژه ای توصیه نمی شود و مناسب نیست.

سیستم میکروکنترلری جایی مناسب است که قرار است یک سیستم با انعطاف پذیری بالا، مقیاس پذیری بالا و با قیمت ارزان و مناسب داشته باشید.

زمانی که یک سیستم میکروکنترلری طراحی و پیاده سازی می شود؛ نیاز دارد که تست های مختلف را بگذراند، دیباگ های مختلفی را در برد الکترونیکی پیش بینی کند و غیره.

در اینجا میتوان این سوال را پرسید: استفاده از سیستم میکروکنترلری در کجا مناسب است؟

اگر شرکتی قصد تولید یک محصول را دارد.

زمان تولید محصول می تواند همه ی ویژگی های لازم و مد نظر را تنها بر روی یک برد الکترونیکی پیاده سازی کند. برد الکترونیکی را مبتنی بر قاب و شکلی که دارد، طراحی کند و خاصیت انعطاف پذیری را بالا ببرد.

به این نکته توجه کنید که قرار نیست بلافاصله بعد از طراحی بُرد سخت افزاری و تعبیه میکروکنترلر، آن را به بازار عرصه کنید؛ بلکه باید تست های از قبیل: آلفا، بتا، تست های میدانی روی آن انجام شود و در صورت موفقیت آمیز بودن تست ها و نداشتن هیچگونه مشکل می تواند به بازار عرصه شود.

در اینجا مشخص می شود که آماده شدن محصول و ورود به بازار زمانبر می باشد، به همین دلیل این زمان و تست خود دارای هزینه ای مجزا می باشد.

اگر شما می خواهید یک محصول تولید کنید، هزینه های مصرفی به نوعی قابل برگشت می باشد (بصرفه است) به عنوان مثال؛ اگر تیراژ محصول تولیدی دو هزار، سه هزار، پنج هزار و …  باشد؛ هزینه های صرف شده برای تولید سیستم، بر روی درآمد حاصله سرشکن شده و عدد بالایی نخواهد شد و هزینه ی تمام شده شما را پایین خواهد آورد، اما در همین سیستم اگر از PLC ها استفاده کنید، هزینه های شما بسیار بالا خواهد رفت و در نتیجه قابلیت رقابت در بازار را نخواهید داشت.

تفکر قدیمی و منسوخ شده!

یک تفکر قدیمی و منسوخ شده که ادعا می کند؛ سیستم های مبتنی بر PLC هستند، صنعتی می باشند و سیستم های مبتنی بر میکروکنترلر برای کارهای دانشجویی می باشند، تفکر بسیار نادرست است.

جالب است که بدانید تمامی موشک های نقطه زن دارای سیستم میکروکنترلی می باشند و امکان قرار دادن PLC در آنجا وجود ندارد چرا که؛ از لحاظ قدرت پردازشی پی ال سی ها بسیار زیاد در سطح پایینی از برخی از میکروکنترلر ها قرار دارند. با این حال فرض کنید؛ میکروکنترلری با CPU چهار هسته ای، هر هسته ۲ گیگا هرتز وجود دارد که شما چنین قابلیت های را به هیچ عنوان بر روی پی ال سی ها نمیتوانید پیدا کنید.

RAM و دستگاه های جانبی که شما در کنار یک دستگاه میکروکنترلر می توانید قرار دهید، بشدت انعطاف پذیری و قدرت را افزایش می دهد به گونه ای که در هیچ PLC وجود ندارد و اگر وجود داشته باشد، هزینه بسیار بالایی خواهد داشت.

مثالی دیگر؛ تمام اتومبیل های موجود دارای سیستم میکروکنترلری می باشند (ترمز های ABS ، سیستم های سوخت رسان، تنظیم اکسیژن، احتراق و …).

اگر درست از میکروکنترلر ها استفاده شود و برد الکترونیکی آنها به درستی طراحی شود، همان مقدار صنعتی هستند که یک PLC صنعتی است ضمن اینکه می توانند در سطح اتومبیل که از سطح صنعتی هم بالاتر هستند، استفاده شوند. هواپیماهای جنگنده نیز از این قاعده مستثنی نیست.

 

 

جمع بندی

 اگر بخواهید محصولی تولید کنید؛ در ابتدای امر جهت پیدا کردن نیاز های مشتری و تست های اولیه، سیستم های آماده همه از PLC ها، بُرد های آماده مانند رزبری فای، نانوپای، فرندلی ها و … می توانند به شما کمک کنند، اما حواستون باشه که در این دنیا غرق نشوید!!

قرار نیست به مشتریان خود PLC های زیمینس را بفروشید!

حتما به دنبال این باشید که مدارات را خودتان طراحی کنید، سطح پایداری آن را بالا ببرید و سعی کنید که بهترین ها را در آنها استفاده کنید تا سیستم شما در مقابل نویز، دما، لرزش و رطوبت پایدار باشد.

اگر برای مشتری خواستید پروژه ای را انجام دهید، به هیچ عنوان به دنبال طراحی صفر تا صد سیستم نباشید و حتما به دنبال سیستم های آماده مانند PLC بروید و جالب است که بدانید برای تولید محصول پی ال سی ها اصلا مناسب نیستند و هزینه تمام شده شما را بسیار بالا خواهند برد، اما اگر شما کارفرما هستید، اگر برای نیاز شما محصول آماده ای در بازار وجود ندارد، به دنبال برنامه نویسان PLC بروید.

سیستم الکترونیکی و الکترونیک قدرت در سیستم های کنترل

یک سیستم کنترل از چند بخش تشکیل شده است؛ کنترلر باید طراحی شود (اینکه یک سنسور مقدارش به یک عدد برسد؛ که شیری باز یا بسته شود الزاماً یک سیستم کنترل نیست).

سیستم کنترل؛ یعنی معادلات دینامیکی یک سامانه یا یک سیستم را شناختن و بر اساس مدل سازی که انجام می شود ورودی ها تنظیم شود و در سیستم کنترل حلقه بسته عملکرد سیستم پایش شود و در نهایت ما به نقطه مطلوب خود برسیم.

جدا از اینکه سیستم کنترل باید طراحی شود مانند کنترل کننده های PID که کنترل کننده های خطی هستند، یا کنترل کننده های غیرخطی یا کنترل کننده های هوشمند، جدای از این که نرم افزار، سیستم ما را شامل می شود، ما نیازمند سخت افزار هایی هستیم که بتوانند این کار را انجام دهند.

اگر میخواهید محصول تولید کنید، توصیه می شود که حتما از پردازنده ها و میکروکنترلر های قوی استفاده کنید که در مقابل نویز پذیری مقاومت بالایی داشته باشند مانند: میکروکنترلر سایپرز، SCM، PIC

اما اگر قرار است یک برنامه نویسی خاص برای یک پروژه داشته باشید و کار کنترلی انجام دهید؛ توصیه می شود از سیستم های آماده استفاده کنید.

نکته قابل توجه این است که سیستم شما باید قابلیت این را داشته باشد که بتواند با قدرت، پردازش های لازم سیستم و برنامه کنترل را اجرا کند.

طبیعتاً برای اجرای یک کنترل کننده ی PID نیاز به پردازش های خیلی سنگین ندارید و می توانید با ابزارهای مرسوم یا از کنترل کننده ها استفاده کنید. اما در برخی مواقع شما نیازمند این هستید که توانایی پردازش خود را بالا ببرید. کجا؟

در مواقعی که مجبور به استفاده از کنترل کننده های غیرخطی یا کنترل کننده های هوشمند می شوید.

در اینجا کار شما بسیار سخت خواهد شد، بخصوص در کنترل کننده های هوشمند شما نیازمند به روز رسانی کردن الگوریتم ها می باشید و این به روز رسانی(بر روی سخت افزار مخصوصا در سیستم های کنترل هوشمند) نیازمند RAM و قدرت پردازش بالا و مقدار کافی سخت افزار می باشد.

یک راه حل موجود این می باشد که؛ شما پردازش های خود را سرور ساید کنید و از مدل های متوالی اینترنت اشیا استفاده کنید؛ اینکه شما اشیا را صرفا بهم دیگر متصل کنید، اسمش اینترنت اشیا نیست؛ بلکه نیازمند پردازش های متمرکز در اینترنت اشیا هستید.

شما باید مجهز به دستگاه های باشید که بتواند پروتکل های ارتباطی خیلی خوبی را از لحاظ پایداری برای شما ایجاد کند و امکانات خوبی را ارائه دهد.

پروتکل های مبتنی بر اینترنت اشیایی که بتوانند نیاز شما را برطرف کنند و شرایط لازم و کافی را برای یک ارتباط داشته باشند مانند: MQTT و SPO و SWAP قابل ملاحظه می باشند. البته سخت افزار شما باید این قابلیت را داشته باشد تا شما به MPTT متصل شوید.

اگر شما در سمت سرور پردازش های خود را انجام دهید، اگر تولید کننده یک محصول هستید؛ آپدیتی را که انجام می دهید؛ این آپدیت به صورت اتوماتیک برای تمام دستگاه های شما قابل اجرا است و از آنجایی که ارزش های هوشمند مبتنی بر شبکه های عصبی، سه فازی یا هر الگوریتم دیگری از این دسته، نیازمند سطح پردازش بالا و میزان استفاده از حافظه ی زیادی است، این روش به شما می تواند کمک کند.

نکات مهم:

  • بجای پرداختن بیش از حد به اینکه PLC یا میکروکنترلر بهتر است یا برعکس؟! به ویژگی های محصول بپرهیزید، به اینکه این محصول قابلیت انعطاف پذیری بالایی دارد، پایدار است، چگونه دسترسی های ریموت را به ما می دهد و یا اینکه این محصول می تواند یکپارچگی را برای ما ایجاد کند یا خیر، مقیاس پذیری محصول چقدر است و … بپردازید.

در مثالی برای مقیاس پذیری می توان گفت؛ شما یک گلخانه دار هستید، فردی می گوید که به شما دستگاهی می دهم برای ۱۰ هزار مترمربع گلخانه است (که البته یک مثال کاملا فرضی می باشد)، حال این به این معناست که اگر ۱۰ هزار متر شما به ۱۱ هزار متر تبدیل شد، نیاز به یک دستگاه دیگر دارید؟! یعنی هزینه های من صد در صد افزایش پیدا خواهد کرد؟!

این کاملا اشتباه است و سیستم باید قابلیت توسعه داشته باشد، یعنی اگر ۱۰ هزار متر شما به ۱۱ هزار متر تغییر پیدا کرد، نهایتا ۱۰-۱۵ درصد به هزینه های اضافه شود. و اگر ۱۰ هزار متر به ۵ هزار متر تغییر پیدا کرد، باید هزینه ها کاهش پیدا کنند چون شما به قابلیت های اضافی نیاز ندارید.

نکته: هیچگاه برای هوشمند سازی یک مزرعه یا باغ از واحد “متر”  استفاده نکنید. برای سیستم های هوشمند واحد بسیار نادرستی می باشد.

 

  • اگر شما صاحب گلخانه هستید؛ باید انتظار داشته باشید که سیستم بکار گرفته شده، همه چیز را یکپارچه سازی کند.

یادتان باشد که در استفاده از فناوری یکی از مهم ترین مولفه های که باید برای ما ایجاد کند؛ یکپارچه سازی است. اگر شما در یک نقطه باغ، مزرعه یا گلخانه داشته باشید و یک باغ یا مزرعه در نقاط متعدد دیگر، که اینها فاصله متفاوت ۲ یا ۳ کیلومتری داشتند، همه آنها را باید در یک نقطه متمرکز کنترل کنید. حتی ممکن است همه ی آنها به یک شاخه وصل باشد و این سیستم باید بتواند به هر کدام از این نقاط به اندازه کافی و به موقع آب تخصیص دهد.

این سیستم هوشمند باید این ویژگی را داشته باشد، در واقع این جزئی از ویژگی های ذاتی یک سیستم هوشمند می باشد و اگر یک سیستم چنین ویژگی را نداشت نباید به آن هوشمند گفت، حتی عبارت کنترل نیز برای آن اشتباه می باشد، می توانید آن را دستگاه اتوماسیون بنامید.

حال اگر به صورت لوکال یک کنترلر PID یا هر نوع کنترلر دیگری داشت می توان آن را سیستم کنترل نامید ولی اگر صرفا جهت قطع و وصل باشد، سیستم کنترل نمی باشد.

 

  • اجزا این سیستم باید به گونه ای باشد که به یکباره دگرگون نشود!

شما جهت استفاده از این سیستم همیشه باید با مجموعه ای از اجزا استاندارد سر و کار داشته باشید.

برای مثال؛ اگر قرار است از مجموعه ای از سنسور ها استفاده شود، ترجیح این می باشد که از سنسور های صنعتی موجود در بازار استفاده شود، نه اینکه یک سری از پروتکل ها را برای تعدادی از سنسور ها قرار دهیم که فقط با دستگاه خودمان کار کند، اگر فردا این کشاورز سنسور دیگری مورد نظرش بود باید چه کرد؟!

اگر از سنسورهای مرسوم صنعتی استفاده کنیم، خیلی میتوانیم به این مورد کمک کنیم، در حقیقت انعطاف پذیری و توسعه پذیری سیستم بسیار در سطح مناسبی قرار داشته باشد.

 

فرض بفرمایید که شما می خواهید یک الگوریتم را در سیستم خود عوض کنید؛ این باید به راحتی در سیستم شما امکان پذیر باشد.

یک سنسور به تازگی وارد بازار شده است، حال می خواهید این سنسور را به سیستم خود اضافه کنید؛ این باید در سیستم شما وجود داشته باشد.

به نظر می رسد که تا اینجا بتوانید مولفه های یک سیستم خوب را شناسایی کنید، در نتیجه تا اینجا متوجه شده اید که سوال “PLC بهتر است یا میکروکنترلر؟” بسیار غلط می باشد، یک سیستم باید علاوه بر ویژگی های ذکر شده، به صورت زمان واقعی (بلادرنگ) کار کند.

دنیای اینترنت

دنیای اینترنت در مقابل یک دنیای دیگر به وجود آمد. در قدیم شبکه ها مدیریت شده بودند، شبکه های مخابراتی مدیریت شده بودند.

برای مثال؛ اگر شما می خواستید با یک فردی تلفنی صحبت کنید؛ یک ارتباطی در مرکز سوئیچینگ به صورت نرم افزاری یا سخت افزاری ایجاد می شد و شما می توانستید با فرد دیگر به صورت تلفنی صحبت کنید. آیا کسی می توانست بر روی خط ارتباطی شما بیاید؟ خیر.

این یک خطی بود که اگر شما از آن استفاده می کردید یا نمی کردید، برای شما کشیده شده بود.

در مقابل شبکه های مدیریت شده یا managed ، شبکه های unmanaged یا مدیریت نشده بوجود آمدند.

در حقیقت دلیل ایجاد شبکه های مدیریت نشده این بود که؛ گفته شد چرا یک مدار یا کانالی را خالی نگهداریم؟! کانالی را ایجاد می کنیم که همه از آن استفاده کنند. در واقع اینجا QOS (کیفیت سرویس) بشدت پایین می آمد و تضمینی وجود نداشت. همانطور که در قدیم زمانی که از اینترنت استفاده می کردید مخصوصا در مسنجر ها در برخی مواقع پیام ما دیر ارسال می شد. مدتی گذشت و شرایط تغییر کرد و علم و تکنولوژی و فناوری پیشرفت کرد، تقریبا شبکه های منیج نتورک (manage network) جای خود را به شبکه های آن منیج (unmanaged network) دادند، امروز ارتباطاتی که ما به صورت اینترنتی داریم بسیار بیشتر از ارتباطاتی است که شبکه های ماکاراتی با هم داریم، میزان پیام های که در شبکه های اجتماعی رد و بدل می شود، بسیار زیاد بیشتر از پیام های است که روی شبکه های مخابراتی ارسال می شود.

پس در واقع شبکه های آن منیج (unmanaged network) جای خود را به شبکه های منیج (manage network) دادند. جالب است بدانید که در شبکه های آن منیج (unmanaged network) و شبکه های مبتنی بر اینترنت ما شاهد ارسال پیام ها با سرعت بالا می باشیم.

برای مثال اگر شما بخواهید که در شبکه های سنتی یک کتاب را برای دوست خود ارسال کنید، چقدر زمان بر است؟ اگر بخواهید در واتس آپ یا تلگرام یا ایمیل یک کتاب را برای دوست خود ارسال کنید با چه سرعتی شاهد این امر خواهید بود؟!

طبیعتاً با سرعت بسیار بالا، از طرفی چون این شبکه ها آن منیج (unmanaged network) می باشند، هزینه های مخاطبان و کاربران خود را بشدت کاهش می دهند.

به این دلیل است که هزینه یک پیامک برای مثلا ۱۵۰ ریال می باشد، شما کاملا رایگان پیام خود را در شبکه های اجتماعی منتشر می کنید. در واقع اگر یک بسته یک گیگا بایتی با قیمت ده هزار تومان بخرید، شما با ده هزار تومان چه تعداد پیام، فیلم، تصویر، کتاب و … می توانید ارسال کنید؟ و با ده هزار تومان چه تعداد پیامک می توانید ارسال کنید؟!

نهایتا هزار تا پیامک می توانید ارسال کنید اما تقریبا حدود یک میلیون کتاب ارسال کنید.

نکته قابل توجه دیگر این است که؛ امروزه نسبت به گذشته می توانند QOS را تضمین کنند و به این دلیل است که اینترنت اشیا در مقابل شبکه های سنتی مانند: اسکایپ قد علم کرده است.

همانطور شاهد این می باشیم که؛ شبکه های مبتنی بر اینترنت اشیا رشد بسیار زیادی کرده است حتی در شرایط سنتی که مدیریت شده بودند، بهتر کار میکند.

نکته مهم دیگر؛ توجه کنید که اگر شما یک کارفرما هستید باید بدانید که اگر قرار است فردی برای شما سیستمی ایجاد کند؛ می خواهد از شبکه های موجود استفاده کند یا قرار است برای شما یک شبکه دیگر ایجاد کند؟

هزینه های تعدیل و نگهداری شبکه ها بسیار بالا می باشد سعی کنید که از شبکه های موجود مانند: شبکه همراه اول، شبکه اینترنت، شبکه ایرانسل، شبکه رایتل و اپراتورها استفاده کنید تا هزینه های نگهداری به عهده شما نباشد!

در عوض اگر شما سیستمی دارید که اگر فردی قرار است برای شما اسکادای طراحی و پیاده سازی کند، این شبکه اسکادا هزینه های شما را بسیار بالا خواهد برد چون قرار است شبکه خصوصی برای شما طراحی گردد و همچنین نگهداری از آن نیاز به تخصص دارد.

 

مقاله ی “PLC یا میکروکنترلر؟ کدام یک برای هوشمند سازی بهتر است؟” ارائه شده توسط مدرن فارم وب سایت تخصصی کشاورزی هوشمند و مدرن. تمامی حقوق این مقاله برای مدرن فارم محفوظ می باشد. کپی با ذکر مبع مجاز می باشد.

 

1 دیدگاه برای “PLC یا میکروکنترلر؟ کدام یک برای هوشمند سازی بهتر است؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *